بتازگی دکتر پرویز کردوانی، پدر علم کویر شناسی ایران اعلام کرده است دشتها و حتی مناطق سرسبز کشور به دلیل برداشتهای بی رویه آب، تداوم خشکسالیها وبه طور کلی نبود مکانیزم یا برنامه مشخصی برای مقابله با آن، بشدت به سمت بیابانی شدن حرکت میکنند که این مسأله زنگ خطر جدی را برای کشور به صدا در آورده است.
یکی از این مناطق که بشدت درگیر بحث پیشروی بیابان شده، منطقه کرمان است، به طوری که جنگلها ودشتهای کرمان، در حاشیه کویر خشکیده لوت، به سبب خشکسالی و هجوم شنهای روان در حال نابودی است.
بادهای ۱۲۰ روزه سیستان و طبیعت سخت منطقه در صورت تخریب این جنگلها ودشتها موجب توسعه بیابانها به روستاها و شهرهای اطراف و جلوگیری از ادامه فعالیت حیاتی در منطقه میشود.
باقری، فرماندار ریگان در این خصوص میگوید: در شهرستان ریگان با حد ارتفاعی بالا از سطح دریا و با میانگین بارندگی 2/48 میلیمتر منطقه رویشی خلیج عمانی با تیپ جنگل کهور که عمدتاً بهصورت خالص و بعضاً همراه با گز، تاغ و گاهی با زیراشکوب کهورک است، قرار دارد که براثر خشکسالیهای اخیر و برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی و توسعه شهری و روستایی و قطع درختان، زادآوری طبیعی درختان کهور ایرانی بشدت کاهشیافته است.
سد سازی را متوقف کنید
یک کارشناس منابع آب نیز در گفت و گو با ایسنا با اشاره به بیابانزایی و فرسایش خاکی موجود در کشور بخصوص در مناطقی مانند نواحی مرکزی و کرمان، نظر دیگری دارد و میگوید: با ساخت سد، حوضه آبریزی و باتلاقها را کاملا خشک و به شورهزار و بیابان تبدیل کردهایم و در نهایت این خشک شدنها به ایجاد ریزگردها در برخی نقاط کشور منجر شده است، ضمن آنکه باید وقتی سدی را احداث و رودخانهای را خشک میکنیم، پیامدهای آن در نظر گرفته شود.
محمدجواد خانجانی، با بیان اینکه بدون شک در داخل کشور با کمبود آب روبهرو هستیم و این کمبود آب باید جبران و تأمین شود تا بتوانیم از فرسایش خاک و از بین رفتن جنگلها جلوگیری کنیم، میافزاید: باید در کنار اینکه بتوانیم از فرسایش خاک جلوگیری کنیم بتوانیم طبیعت را تثبیت کنیم، تا از حرکت شنهای روان و خاک روان و... جلوگیری کنیم.
این استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان با تأکید بر اینکه نباید اشتباه خود را به گردن تغییر اقلیم یا بیابانزایی کره زمین و... انداخت، تصریح میکند: متأسفانه نفت ارزان، برق ارزان و... سبب شده است ما از عمق 300 متری آب پمپاژ و کار کنیم که سفره آب زیرزمینی را خشک کنیم و در مقابل آنچه به دست آوردهایم، مشخص نیست.
وی با تأکید بر اینکه کشاورزی ما از نظر اقتصاد کلان، به صرفه نیست، اظهار میدارد: اگر به دشتهای خود بنگریم، مشاهده میکنیم چه میزان آنها را (از نظر آب) فقیر کردهایم و حال جای پرسش است آیا محصولی که در این دشتها تولید کردهایم، در سطح بین الملل ارزشی داشته است؟ و میزان این ارزش نسبت به چیزی که از دست دادهایم چقدر بوده است؟
مقابله با بحران آب
وی همچنین در ادامه با اشاره به راهکارهای مقابله با بحران آب میگوید: بیشتر کشورهای دنیا به صورت اقتصادی آب دریا را شیرین میکنند، پس ما نیز باید به دنبال فناوری بهرهوری آب و صنعت آب برویم.
وی با بیان آنکه، باید واقعیتها را در مورد میزان آب و بازدهی کشاورزی کشور پذیرفت، اضافه میکند: باید به دنبال آن باشیم که کمبودهای کشاورزی خود را از طریق واردات بر طرف کنیم. به طور مثال آب از تاجیکستان وارد میکنیم تا در مشهد کشاورزی کنیم، در حالی که میتوان همان آب را در تاجیکستان مصرف و محصولات لازم را تولید و به مشهد منتقل کرد.
پس اگر بخواهیم با این روش کار خود را ادامه دهیم بیتردید در 50 سال آینده که جمعیت ایران افزایش چشمگیری پیدا خواهد کرد، محکوم به نابودی خواهیم بود.
وی میافزاید: نشست زمین در برخی نقاط استان کرمان وجود دارد که علت آن، برداشت زیاد آب از سفرههای زیرزمینی آن مناطق است؛ در گذشته نباید اجازه میدادند آب زیرزمینی را بیش از حد معین برداشت کنند که عمق برخی چاههای امروز ما به 200 تا 250 متر برسد، پس باید اکنون این سفرهها را تغذیه کنیم.
خانجانی با اشاره به آنکه، برخی استانها به دلیل کمبود آب باید صنعتی شوند، خاطرنشان میکند: کرمان بی آب است، اما این بیآبی عیب نخواهد بود.
ما میتوانیم جمعیت کرمان را افزایش دهیم، و اقتصاد استان را به سمت صنعتی شدن(صنایعی که به آب نیاز ندارند) سوق دهیم اما حال چرا اصرار به کشاورزی داریم و میخواهیم قطره قطره آب سفرههای زیرزمینی را بکشیم که برای چند نفر اشتغال ایجاد کنیم، جای پرسش دارد؟
نظر شما